در ادامه بررسی روند عکاسی هنری و عکاسی معاصر جهان، در مقاله نگاهی به آثار الک سوث خواهیم داشت که در سالهای اخیر بر عکاسی پرتره از آدمهای اطراف خود و همچنین مناظر حومه شهر و مناظر طبیعی متمرکز بوده است.
او نیز به تبعیت از گرایش مسلط در عکاسی جهان در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، با رویکردی مستند و البته نگاهی سرد و خنثی به جهان پیرامون خود نگریسته است. مجموعهی “در جستجوی عشق” استعاره ای است از رابطه میان عکاس، دوربینش و دنیای بیرون. ظاهراً زمانی که الک سوث (Alec Soth) تنها ۲۷ ساله داشته و در یک لابراتوار عکاسی کار میکرده در اوقات فراغتش که بیشتر شبها بوده دوربین به دست در کافهها و محلات پرسه میزده و عکسهایش را میگرفته است.
[irp posts=”236″ name=”ساموئل فوسو : عکاسی معاصر”]
عکاسی از کافهها در شب
الک سوث را بیشتربا عکسهای رنگیاش و مجموعهی “خوابیدن در کنار میسیسیپی” (sleeping by the Mississippi) می شناسند. عکسهای سیاه و سفید این مجموعه در واقع ارجاعی ست به تاریخ عکاسی و تاریخ زندگی خودش به عنوان عکاس. شرایط آن موقع سوث (تنهایی و تجربه عکاسی کردن در شب) و عکسهایش از کافهها و خیابانها در شب با نور شدید فلش در وهله نخست مخاطب را به یاد برخی از عکسهای پاریس در شب براسای میاندازد. براسای نیز همین حدود سن و سال داشت که دوربینش را به دست گرفت و شبها در پاریس مشغول عکاسی شد، آن هم برای خودش، نه سفارشی گرفته بود و نه هدف خاصی را دنبال میکرد، بیشتر به دنبال کشف عکاسی و همچنین کشف پاریس بود.
الک سوث نیز در آن زمان بیشتر به دنبال تجربه کردن و شناخت عکاسی بود. عکس پیرزن پاریسی که تنها در کافه نشسته با آن زیورآلاتش چندان با زنان میانسالی که با پیرهن چهارخانه روشن در باری نشسته و به دوربین سوث خیره شده فرقی ندارد، عکسهای زوجهای براسای در کافهها یا کوچه و خیابان های اطراف پاریس به نوعی دیگر ــ شاید بتوان گفت به نوع امریکاییاش ــ دوباره در عکسهای الک سوث تکرار شدهاند. عکاسان بسیاری تجربههایی از این دست دارند از این جه است که این مجموعه را می توان ارجاعی به تاریخ عکاسی دانست.
عشق؛ حلقه اتصال آثار سوث
استعارهی عشق اما در عکسهای سوث حلقهی اتصال عکسهایش است. این استعاره این مجموعه را با سایر مجموعههایش نیز پیوند میدهد. عشق در معنای دیگرش را میتوان به گونهای برجستهتر در مجموعهی «نیاگارا»ی سوث یافت.
در چیدمان کتاب، مجموعه با عکسی از فضای خانههای حومهی شهرهای امریکا شروع میشود. حومهی شهرهای آمریکا به طور مشخص مربوط به خود آمریکایاند و با حومهی شهرهای اروپایی تفاوت دارند، محیطی خلوت و ساکت برای زندگی خانوادهها. ماشین امریکایی پارک شده کنار خانه رنگ و بوی امریکایی عکس را بیشتر میکند. اما بیشتر مخاطبان در این سالها حداقل در عکسهای تبلیغاتی یا خانوادگی خودشان عادت دارند این خانهها را رنگی ببیند، طوری که رنگ سبز چمن جلو خانهها و درختان اطراف عکس را پر از انرژی میکند.
همچنین ممکن است بازی چند کودک با اسباببازیهای رنگیشان این فضا را جذابتر کند. اما در این عکسِ سوث، خلوتی فضا، حضور سگی تنها در مقابل گاراژ و ابر سیاه درون آسمان و سیاه و سفید بودن آن حسی از تنهایی را برای مخاطب تداعی میکند.
سپس عکسی از دو جوان را میبینیم که دوشادوش هم ایستاده و باز فضای غمآلود شهری. این تکرار به نوعی حسی از تنهایی را برای عکاس و شاید مخاطب تداعی میکند. سپس عکاس سراغ کافهها و بارها میرود، نوشیدن، قمارکردن، رقصیدن، سیگار کشیدن و نوعی سرخوشی به تکرار در عکسهای سوث آمده است.
[irp posts=”242″ name=”ادموند کستینگ : عکاسی معاصر جهان”]
تنهایی و انزوا
اما در میان همهی این سرگرمیها و شادیها سوث عکسهایی را قرار داده تا به نوعی تنهایی غمانگیز برخی از سوژهها را نشان دهد. مردی که میکروفن به دست دارد، دختری که تِل خرگوشی به سر دارد و آن که میان دو ستاره به دیوار تکیه داده است و حتی دو پسر جوانی که کنار هم روی زمین نشستهاند انگار تنها هستند. حتی آنهایی که در کنار دیگراناند باز تنها به نظر میرسند، مردی میان سالی روی سینهاش نوشته «سلام اسم من بیل است » در عین حال که مشغول رقص است چهرهاش و نوشتهی روی سینهاش نشان از تداوم همان حس تلخ تنهایی درون دیگر عکس های مجموعه است. بدتر از همه تنهایی خود سوث و دوربینش است که شاید بتوان گفت آن را با کدهای نوشتاری عنوان کرده است.
برای مثال در تابلویی که در کنار خانهای احاط شده با برف نصب شده است نوشته شده «در جستجوی عشق…» فضای عکس که خود سرد است و زمستان را نشان میدهد با نوشتهی روی تابلو که به یک آگهی میماند درآمیخته تا بار دیگر حسی از تنهایی را در این مجموعه نشان دهد. نوشته ی رو تابلو مشخصترین حرف در این مجموعه است، شخصی تابلو بزرگی را در مکانی نصب کرده و به صراحت روی آن نوشته که به دنبال یک دوست میگردد. مشخصات خودش را داده و دوست رویاییاش را نیز توصیف کرده در انتها نیز آدرس پستیاش را قید کرده تا شاید روزی نامهای از دوست رویاییاش دریافت کند.
چنین کدهایی باز هم در عکسهای دیگر مجموعه دیده میشوند. مثلاً نوشته «The Singles Network» (شبکه ی مجردها) یا «Psychic Friends Network» تکراری از همین دست هستند. و همه ی این کدها را سوث در عکسهایش قرار داده است. قرار گرفتن این نوشتهها در کنار فضاهای خالی دیگر و تنهایی برخی از سوژهها به همراه حس غم انگیز دیگر سوژهها حاکی از دنبال کردن خلائی در این مجموعه است که شاید به زعم سوث بتوان آن را عشق نامید.
در جستجوی عشق
پاسخ اینکه چرا این عکسها در همان سالها چاپ نشدهاند میتواند این دیدگاه را پررنگ کند که عکس با گذشت زمان ارزشمندتر میشود شاید این عکسها در آن سالها بسیار معمولی به نظر میرسیدند. اما بعد از گذشت ۱۶ سال چون هر چیز قدیمی دیگری رازگونه و جذاباند. فارغ از اینکه در سال ۱۹۹۶ که سوث این عکسها را گرفته به چه می اندیشیده، کتاب «در جستجوی عشق» که در سال ۲۰۱۲ چاپ شده چیدمانی از عکسها را با هدفی خاص ارائه میکند که شاید بتوان گفت محصول پختگی امروز سوث یا همکاری ادیتورش میشا کومینک (Misha Kominek) است.
مشخص نیست اگر الک سوث این مجموعه را در همان سالها چاپ می کرد چطور ارائه می شدند و با چه واکنشی رو برو می شدند. میتوان گفت سوث امروز میداند چطور عکسهایش را کتاب کند، حتا عکسهای که شانزده سال پیشتر هنگام آشنایی با این رسانه و تجربه کردن آن گرفته بوده است، عکس هایی که به زعم خودش باعث عشق او نسبت به عکاسی شده تا جایی که در «در جستجوی عشق» در نخستین نگاه محصول رابطه عاشقانه عکاس با دوربین و تجربه کردن عکاسی ست.
اما پسِ همهی این قابهای تنهایی، آنچه حضور دارد نقد همیشگی رویای امریکایی است. تنهایی و انزوایی که در نهایت در قاب آخر خود سوث را در لباس شب نشان میدهد. او که به دوربینش یا به عبارتی دیگر به ما به عنوان مخاطب خیره شده، تا شاید عشقاش را از طریق دوربین و از میان ما بیابد محصول درماندهی همان جامعهای است که در لایههای مختلف آن تنهایی حضور توامان دارد.
برای دیدن عکسهای این مجموعه میتوانید بر روی این لینک کلیک کنید.
نوشته: حسام الدین رضایی
قوانین ارسال دیدگاه